قلمرو رفاه

جهانی نابرابرتر از همیشه

گزارش نابرابری جهانی ۲۰۲۶ نشان می‏‌دهد تمرکز ثروت، شکاف جنسیتی و نابرابری آموزشی در جهان و ایران همچنان عمیق است

26 آذر 1404 - 15:56 | جامعه
الهه محمدی
الهه محمدی

چندروز پیش تازه‌ترین نسخه از مجموعه گزارش‌های معتبر World Inequality Report منتشر شد با عنوان: «گزارش نابرابری جهانی ۲۰۲۶». گزارشی که با حمایت برنامه توسعه سازمان ملل متحد، آزمایشگاه نابرابری جهانی (World Inequality Lab) و اتحادیه اروپا از سال ۲۰۱۸ به‌طور منظم منتشر می‌‌شود و هدف آن، ارائه داده‌ها و تحلیل‌های جامع درباره وضعیت نابرابری در سطح جهان است. روزنامه هم‌میهن، در گزارشی مفصل به این مجموعه گزارش‌های بین‌المللی پرداخته- خلاصه‌ای از مهم‌ترین بخش‌های این گزارش را می‌خوانید.

«گزارش نابرابری جهانی ۲۰۲۶» با همکاری بیش از ۲۰۰ پژوهشگر از تمام قاره‌ها و با استفاده از داده‌های پایگاه جهانی نابرابری تهیه شده و تصویری کامل از توزیع درآمد و ثروت، شکاف‌های جنسیتی، فرصت‌ها، تقسیمات سیاسی و نقش نظام مالی بین‌المللی در ایجاد و تشدید نابرابری ارائه می‌دهد.

یافته‌های این پژوهش گسترده نشان می‌دهند که ثروت و درآمد در جهان به‌شدت متمرکز شده‌اند: ۱۰ درصد بالای جمعیت جهان نزدیک به ۷۵ درصد ثروت را در اختیار دارند، درحالی‌که نیمی از طبقات پایین جامعه کمتر از دو درصد ثروت و در بسیاری از کشورها، نیمی از طبقات پایین جامعه به‌‌ندرت بیش از پنج درصد ثروت ملی را در اختیار دارند.

ایران هم از این قاعده مستثنی نیست؛ در این گزارش نوشته‌شده، در ایران ۱۰ درصد پردرآمد حدود ۴۶ درصد درآمد ملی را در اختیار دارند و نیمی از طبقات پایین جامعه تنها  ۱۸ درصد درآمد را دارا هستند؛ سهم نیمی از طبقات پایین جامعه هم از ثروت، کمتر از چهاردرصد است. نویسندگان این گزارش که یکی از آن‌ها اقتصاددان برجسته فرانسوی «توماس پیکتی» است، نوشته‌اند که نتیجه این اوضاع، جهانی است که در آن اقلیتی بسیار کوچک، به قدرت مالی بی‌سابقه‌ای دست یافته‌اند، درحالی‌که میلیاردها نفر حتی از حداقل ثبات اقتصادی محروم مانده‌اند. 

این گزارش جدید چند بخش مهم درباره نابرابری جنسیتی، نابرابری آموزش و سلامت دارد؛ زنان، با وجود تحصیلات بالاتر و مشارکت بیشتر در بازار کار، تنها حدود یک‌سوم درآمد نیروی کار را به‌دست می‌آورند چون بخش بزرگی از فعالیت‌های آن‌ها، به‌ویژه کار خانگی و مراقبتی، بدون مزد و اغلب نادیده گرفته می‌شود.

همچنین شکاف‌های فرصت در سطح جهانی بسیار گسترده‌اند؛ به‌طور مثال، میانگین هزینه آموزشی هر کودک در آفریقا حدود ۲۲۰ یورو است، درحالی‌که این رقم در اروپا بیش از هفت‌هزار و 400 یورو و در آمریکای شمالی و اقیانوسیه حدود 9 هزار یورو است؛ یعنی شکافی بیش از نسبت یک به ۴۰. 

از دیگر موضوعات مهم گزارش، رابطه بین ثروت و تغییرات اقلیمی است؛ ثروتمندترین افراد نه‌تنها مصرف بیشتری دارند، بلکه مالک دارایی‌هایی‌اند که بیشترین انتشار گازهای گلخانه‌ای را ایجاد می‌کنند. درعین‌حال فقیرترین جمعیت‌ها، که کمترین مسئولیت را در ایجاد بحران دارند، بیشترین زیان را از پیامدهای اقلیمی متحمل می‌شوند.

گزارش نابرابری جهانی ۲۰۲۶ تصویری روشن از بحران نابرابری جهانی ارائه می‌دهد و هشدار می‌دهد که بدون اقدامات سیاسی و اجتماعی قاطع، شکاف‌ها همچنان تشدید خواهند شد، اما هم‌زمان نشان می‌دهد که راهکارهای مؤثر برای کاهش نابرابری در دسترس‌اند و می‌توان با بازتوزیع منابع و اصلاح سیاست‌ها، به عدالت اجتماعی و اقتصادی نزدیک‌تر شد.

ثروتمندان پولدارتر شدند، فقیران فقیرتر

از سال ۲۰۱۸، گزارش‌های نابرابری جهانی به نقطه‌عطفی در بحث‌های عمومی جهانی درباره نابرابری تبدیل شده‌اند. این گزارش‌ها نحوه درک شهروندان، سیاست‌گذاران و پژوهشگران از گستره، علل و پیامدهای نابرابری در جهان امروز را بازتعریف کرده‌اند.

حالا این نسخه ۲۰۲۶ در زمان حساسی منتشر شده است؛ در سراسر جهان، سطح زندگی برای بسیاری از افراد در حال رکود است، درحالی‌که ثروت و قدرت بیش‌ازپیش در رأس توزیع متمرکز شده است و پژوهش‌های مستقل در مکان‌هایی که پیش‌تر آزادی دانشگاهی برقرار بود، در معرض تهدید قرار دارد. طبق این گزارش، این تحولات با یکدیگر مرتبط‌اند؛ افزایش نابرابری اعتماد اجتماعی را تضعیف می‌کند، دموکراسی‌ها را ضعیف می‌کند و نارضایتی را افزایش می‌دهد.

۱۰ درصد بالای جمعیت جهان، نزدیک به سه‌چهارم کل ثروت را در اختیار دارند، درحالی‌که نیمی از جمعیت پایین جامعه، کمتر از دو درصد ثروت را دارا هستند. کمتر از ۶۰ هزار فرد مولتی‌میلیونر، اکنون بیش از سه‌برابر ثروت نصف بشریت را کنترل می‌کنند. در اکثر کشورها، نیمی از جمعیت پایین به ندرت بیش از ۵ درصد ثروت ملی را در اختیار دارند.

گزارش همچنین نشان می‌دهد که ثروتمندترین افراد سهم بسیار کمی در تأمین مالی عمومی دارند. نرخ‌های مؤثر مالیات برای بیشتر جمعیت افزایش می‌یابد، اما برای میلیاردرها و سنتی‌میلیونرها به‌شدت کاهش پیدا می‌کند. این وضعیت نه‌تنها عدالت مالیاتی را تضعیف بلکه جوامع را از منابع لازم برای آموزش، سلامت و اقدام اقلیمی محروم می‌کند. این گزارش استدلال می‌کند، نابرابری جهانی به حدی افراطی رسیده که اقدام فوری را ضروری کرده است. در فصل‌های مختلف، گزارش بررسی می‌کند که نابرابری فراتر از ثروت چگونه بروز می‌کند، ازجمله در زمینه جنسیت، فرصت‌ها و اقلیم. 

توماس پیکتی که یکی از نویسندگان این گزارش است، در پژوهش‌های تطبیقی‌اش نشان می‌دهد که کشورهایی مثل کشورهای اسکاندیناوی که در قرن نوزدهم با نابرابری‌های گسترده روبه‌رو بودند، در قرن بیستم در بسیاری از زمینه‌ها توانستند برابری را گسترش دهند.» به گفته او اما در دهه‌های اخیر در جوامعی که پیش‌تر با سیاست‌های رفاهی روبه‌رو بودیم، این سیاست‌ها کمرنگ شده‌اند و ثروتمندان ثروتمندتر و فقرا فقیر‌تر شده‌اند: «همان طور که ریچارد ویلکینسون و ‌کیت پیکت در کتاب‌شان با عنوان «چرا برابری برای همه بهتر است» نشان می‌دهند، گسترش نابرابری بر همه‌چیز جامعه تاثیر می‌گذارد.

جرم و جنایت در جوامع نابرابرتر بیشتر می‌شود، بیماری‌های جسمی و روانی در جوامع نابرابرتر بیشتر می‌شود. امید به زندگی کاهش می‌یابد حتی میزان چاقی در جوامع نابرابرتر بیشتر است. بنابراین گسترش نابرابری هشداردهنده است و می‌تواند پیامدهای بسیاری مخربی برای جامعه ایجاد کند.»

نابرابری ثروت در ایران

در بخشی از گزارش «نابرابری جهانی ۲۰۲۶» که انواع نابرابری را در کشورهای مختلف جهان بررسی کرده، درباره ایران نوشته شده که در این کشور، ۱۰درصد گروه‌های پردرآمد حدود ۴۶درصد درآمد را کسب می‌کنند و سهم ۵۰ درصد طبقات پایین، حدود ۱۸درصد از کل درآمد است؛ نابرابری ثروت بیشتر است و ثروتمندترین ۱۰درصد بیش از ۶۳درصد کل ثروت را در اختیار دارند و ثروتمندترین یک درصد حدود ۲۹درصد ثروت را. سهم ۵۰درصد پایین از ثروت، کمتر از چهار درصد است. همچنین نوشته شده که در ایران در فاصله سال‌های ۲۴-۲۰۱۴ شکاف درآمدی بین ۱۰درصد بالا و ۵۰درصد پایین، از حدود ۳۰ به 25/5  کاهش یافته است. 

تشدید نابرابری عمیق جنسیتی

در بخش مربوط به نابرابری جنسیتی گزارش «نابرابری جهانی ۲۰۲۶» گفته شده، شکاف دستمزد جنسیتی «در همه مناطق جهان پابرجاست». این گزارش می‌گوید با کنار گذاشتن کار بدون دستمزد، زنان به‌طور متوسط تنها ۶۱ درصد از درآمد ساعتی مردان را دریافت می‌کنند و با احتساب کار بدون دستمزد، این رقم فقط ۳۲ درصد کاهش می‌یابد.

این گزارش می‌گوید در سطح جهانی، زنان سهم قابل‌توجهی، هم در کارِ با مزد، هم در کارِ بدون مزد دارند، اما پاداش‌های اقتصادی آن‌ها همچنان بسیار کمتر است. آن‌ها زمانی‌که مجموع کار بازار و کار خانگی محاسبه می‌شود، به احتمال بیشتری ساعات کاری طولانی‌تری دارند، اما درآمد کمتری کسب می‌کنند، مالک دارایی کمتری‌اند و سهم کمتری از مشاغل رسمی را در اختیار دارند.

در همه مناطق جهان، سهم زنان از درآمد نیروی کار پایین‌تر از مردان است و پیشرفت در کاهش این شکاف‌ها بسیار کُند بوده است. حتی در جاهایی که دستاوردهایی در آموزش یا میزان مشارکت در اشتغال حاصل شده، این پیشرفت‌ها به دستمزد برابر یا دسترسی برابر به فرصت‌ها منجر نشده است. داده‌ها نشان می‌دهد، زنان بسیار کمتر احتمال دارد شغل با مزد داشته باشند و حتی در صورت اشتغال، دستمزد ساعتی آن‌ها به‌مراتب کمتر است. بنابراین داستان ساعات کار، داستانی از دستاوردهای نابرابر است.

شاید بشریت درمجموع ساعات کمتری کار کند اما مردان بیشترین بهره را از کاهش کار رسمی برده‌اند، درحالی‌که بار کاری کل زنان، همچنان بالا باقی مانده است. این توزیع نابرابر زمان، یکی از روشن‌ترین شواهد آن است که بهبود شرایط کار به‌طور خودکار به برابری جنسیتی منجر نشده است.

در این گزارش جدید نوشته‌شده، وقتی بررسی می‌کنیم که ساعات کار و درآمد چگونه میان زنان و مردان تقسیم شده است، واقعیتی چشمگیر آشکار می‌شود؛ جهان هنوز فاصله زیادی تا دستیابی به برابری جنسیتی دارد. هیچ منطقه‌ای در جهان به توازن ۵۰–۵۰ میان زنان و مردان نرسیده است و شکاف‌ها به‌ویژه در جنوب آسیا، خاورمیانه و بخش‌هایی از آفریقا بسیار عمیق‌اند؛ جایی‌که زنان کمتر از یک‌چهارم کل درآمد نیروی کار را دریافت می‌کنند.

درمقابل اروپا، آمریکای شمالی، اقیانوسیه، روسیه و آسیای مرکزی، بالاترین سهم درآمد نیروی کار زنان را ثبت کرده‌اند؛ حدود ۴۰ درصد، اما حتی این رقم هم کمتر از حالت برابری کامل است که مستلزم سهم ۵۰درصدی زنان از درآمد نیروی کار خواهد بود.نابرابری جنسیتی همچنان یکی از ویژگی‌های تعیین‌کننده و پایدار اقتصاد جهانی است. زنان امروز تحصیلکرده‌تر هستند، حضور فعال‌تری در بازار کار دارند و بیش از گذشته در موقعیت‌های رهبری دیده می‌شوند، اما جایگاه اقتصادی آن‌ها همچنان از مردان عقب‌تر است.
در این گزارش نوشته‌شده، مشارکت زنان در بازار کار ایران همچنان بسیار پایین و در سطح 7/2 درصد باقی مانده و در طول یک‌دهه گذشته تقریباً هیچ پیشرفتی نداشته است. درمجموع،نابرابری در ایران در حوزه‌های درآمد، ثروت و جنسیت همچنان پابرجاست و نشانه‌های محدودی از بهبود دیده می‌شود.

نابرابری در فرصت‌ها؛ آموزش

نابرابری در آموزش، در جهان هم وضعیت بحرانی دارد؛ آنطور که این گزارش می‌گوید در زمینه آموزش، شکاف بسیار گسترده‌تری نسبت به آنچه اکثر مردم تصور می‌کنند وجود دارد. میانگین هزینه آموزشی به‌ازای هر کودک در آفریقا حدود (۲۰۰ یورو) بوده درحالی‌که این رقم در اروپا ۷۴۰۰ یورو و در آمریکای شمالی و اقیانوسیه ۹۰۰۰ یورو است؛ شکافی بیش از نسبت یک به ۴۰، یعنی تقریباً سه‌برابر شکاف موجود در تولید ناخالص داخلی سرانه.

چنین اختلافاتی شانس‌های زندگی را در طول نسل‌ها شکل می‌دهد و فرصتی ایجاد می‌کند که سلسله‌مراتب جهانی ثروت را تشدید و تثبیت می‌کند. دسترسی نابرابر به خدمات عمومی (آموزش، سلامت، حمل‌ونقل و سایر زیرساخت‌ها)، فرصت‌های شغلی، مواجهه با شوک‌های تجاری و انسجام اجتماعی را تضعیف کرده و ائتلاف‌های لازم برای اصلاحات بازتوزیعی را آسیب‌پذیر ساخته است.

حتی در حوزه آموزش ـ جایی‌که ثبت‌نام دختران در مقطع دبیرستان به‌طور چشمگیری افزایش یافته ـ برابری کامل در سطح جهانی هنوز محقق نشده است.

بحران اقلیمی، بحران سرمایه 

گزارش نابرابری‌های جهانی 2026 در بخش مربوط به تغییرات اقلیمی نوشته که 10 درصد طبقه ثروتمند در جهان، حدود ۷۷درصد گازهای گلخانه‌ای ناشی از مالکیت خصوصی را ایجاد می‌کنند، درحالی‌که ۵۰درصد پایین تنها سه درصد را؛ اما همین ۵۰درصد بیشترین زیان‌ها را از تغییر اقلیم متحمل می‌شوند. نویسندگان گزارش بر این نکته تاکید دارند که ثروت و تغییرات اقلیمی از طریق چرخه‌های بازخوردی قدرتمند به یکدیگر گره خورده‌اند. ثروتمندترین افراد نه‌تنها مصرف بیشتری دارند، بلکه مالک دارایی‌هایی هستند و از آن‌ها سود می‌برند که بخش عمده‌ای از انتشار گازهای گلخانه‌ای را تولید می‌کنند.

وقتی انتشارها به‌جای مصرف، براساس مالکیت نسبت داده می‌شوند، نابرابری حتی آشکارتر می‌شود: یک درصد بالای جمعیت جهان مسئول بیش از ۴0درصد از انتشارها هستند، درحالی‌که نیمی از پایین جمعیت، تقریباً هیچ سهمی در این انتشارها ندارد. این تمرکز هم‌زمان قدرت اقتصادی و زیست‌محیطی، چگونگی مواجهه جوامع با بحران اقلیمی را شکل می‌دهد. یافته‌های این فصل به یک نتیجه‌گیری مرکزی رسیده است؛ بحران اقلیمی یک بحران سرمایه است. اقدام مؤثر در برابر تغییرات اقلیمی مستلزم آن است که مقررات سرمایه‌گذاری، ساختارهای مالکیت و نظام مالیات‌ستانی از سرمایه را بازاندیشی کنیم.

سیاست‌هایی مانند محدودیت بر سرمایه‌گذاری‌های جدید در سوخت‌های فسیلی، مالیات‌های تصاعدی بر ثروت که عملاً نوعی جریمه کربنی اعمال می‌کنند و گسترش مالکیت عمومی دارایی‌های مرتبط با اقلیم، می‌توانند گذار را تسریع کرده و به کاهش نابرابری‌های ثروت کمک کنند. اگر در طراحی سیاست‌های اقلیمی به توزیع سرمایه و الگوهای مالکیت نپردازیم، فرصت مهمی را برای مقابله با یکی دیگر از اشکال عمیقاً نهادینه‌شده نابرابری از دست خواهیم داد.

یک نتیجه‌گیری برای اقدام فوری

این گزارش در پایان نتیجه‌گیری کرده که نابرابری، یک انتخاب سیاسی است و نوشته که این نابرابری حاصل سیاست‌ها، نهادها و ساختارهای حکمرانی ماست. هزینه‌های تشدید نابرابری روشن است؛ شکاف‌های رو‌به‌گسترش، دموکراسی‌های شکننده و بحرانی اقلیمی که بیشترین بار آن بر دوش کسانی می‌افتد که کمترین نقش را در ایجادش داشته‌اند. اما امکان‌های اصلاح هم به‌همان‌اندازه روشن‌اند. هرجا که بازتوزیع قوی باشد، نظام مالیاتی عادلانه عمل کند و سرمایه‌گذاری اجتماعی در اولویت قرار گیرد، نابرابری کاهش می‌یابد.

ابزارها وجود دارند، چالش، اراده سیاسی است. انتخاب‌هایی که در سال‌های پیشِ‌رو انجام می‌دهیم تعیین خواهد کرد که آیا اقتصاد جهانی همچنان در مسیر تمرکز افراطی پیش می‌رود یا به‌سوی رفاه مشترک حرکت می‌کند