قفل جنسیتی بر پاسگاههای محیطبانی
حذف زنان از محیطبانی - چرا این تبعیض برطرف نمیشود؟
در اخبار از مشکلات و گرفتاریهای شغل محیطبانی بسیار میشنویم؛ از درگیری مسلحانه خونین با شکارچیان تا متهمشدن به قتل... حالا روزنامه پیام ما در گزارشی به وجه دیگری از این مشکلات پرداخته و از تبعیض جنسیتی علیه زنان در اشتغال به محیطبانی نوشته.
«موافقم اما...» این را «مهدی لهردی»، فرمانده یگان حفاظت ادارهکل حفاظت محیطزیست سمنان، میگوید. زنان این عبارت سهحرفی را زیاد شنیدهاند؛ هر وقت خواستهاند بگویند شما نمیتوانید فلان کار را انجام دهید. بعد بلافاصله اضافه کردهاند: «زیرساخت نداریم.» «ایمان ابراهیمی»، حفاظتگری که پاسگاههای محیطبانی در استانهای مختلف را از نزدیک دیده، معتقد است اتفاقاً زیرساخت بهاندازه کافی وجود دارد. بهگفته او، مانع اصلی پیشفرضهای ذهنی است که براساس آن، زنان توان محیطبان شدن ندارند. «مهدیه کرمی»، کارشناس قرق علیآباد چهلگزی، هم میگوید: «پذیرفته شدن زنان در شغلی که سالها بهطور انحصاری در اختیار مردان بوده، طبیعتاً دشوار و زمانبر است؛ اما غیرممکن نیست.»
«شرایط جامعه قبول نمیکند.» این پاسخ مهدی لهردی، فرمانده یگان حفاظت ادارهکل حفاظت محیطزیست استان سمنان، درباره امکان محیطبان شدن زنان است. بهگفته او، «خیلی خوب است این اتفاق بیفتد، ولی شرایط جامعه قبول نمیکند یک خانم در پاسگاه بنشیند یا در مناطق دور بزند.»
لهردی فراتر از شرایط جامعه، مشکل دیگر را فقدان زیرساختهای کافی در پاسگاههای محیطبانی میداند. «آیا میشود دو خانم و دو آقا در یک شیفت بگذاریم؟ من مخالف نیستم، ولی زیرساخت نداریم.»
در پارک ملی کویر که مهدی لهردی تا سال قبل معاون «مسعود شاهحسینی»، رئیس پارک بود، بهواسطه فعالیتهای انجامشده پروندههای تخلف به صفر نزدیک شده است. در این منطقه محیطبانان بهجای آنکه به فکر اسلحه و تعقیب شکارچی غیرمجاز باشند، در فکر پایش منابع آبی، زیستگاه و… هستند. آیا این پارک میتواند پایلوتی برای حضور زنان باشد؟ پاسخ لهردی همان موارد سابق است: «مخالف نیستم، ولی باز تأکید میکنم که زیرساخت نداریم.»
زنان حق دارند شغلشان را انتخاب کنند
میگویند اگر محیطبان زن در پاسگاه محیطبانی باشد، مشکل ایجاد میشود. الان بستری برای تخلفات اخلاقی مختلف وجود ندارد و مسئله همین است؟ آیا در حال حاضر که زنان را از این پست کنار گذاشتهایم، تخلفی در پاسگاههای محیطبانی اتفاق نمیافتد؟ این پرسشها را «ایمان ابراهیمی»، حفاظتگر، مطرح میکند. بهگفته او، حتماً محیطبانی زنان در ابتدا حاشیههایی بههمراه دارد. «آیا این حاشیهها بدان معناست که نباید قدم برداریم؟ اگر با این دید به مسائل نگاه کنیم، بسیاری از کارهایمان را باید تعطیل کنیم؛ چون آنها هم ممکن است حاشیهای داشته باشند.»
محیطبان زن یکی از طبیعیترین و بدیهیترین موارد در دنیاست، از کشورهای اروپایی و آمریکا گرفته تا کشورهای آفریقایی یا آسیایی مانند تاجیکستان. «مدیرانی که زیر بار این مسئله نمیروند، بعدها بهواسطه پیشرو نبودن و جسارت نداشتن مورد سؤال قرار میگیرند.»
یکی از استدلالها برای مخالفت با محیطبانی زنان این است که فضای کار مردانه و آمادگی جسمی زنان برای حضور در مناطق و درگیریهای فیزیکی محدود است. ابراهیمی این تفکر را بسیار قدیمی و بدون مبنای علمی میداند. «هر شغلی طبیعتاً نیاز به مهارتهایی دارد. برای استخدام هر فرد در هر شغل آن تواناییها سنجیده میشود. تواناییهای مورد نیاز محیطبانی اعلام و فارغ از جنسیت سنجیده شود؛ مهارتهای ارتباطی، بقا در طبیعت، دانش نسبت به محیطزیست و هر مهارت مورد نیاز دیگر. بهنظر میرسد برخی شغل محیطبانی را با ورزش کُشتی اشتباه گرفتهاند.»
در دورهای که محیطزیست با انواع و اقسام چالشها دستوپنجه نرم میکند، چرا باید به مسئلهای مثل محیطبانی زنان بپردازیم. این حفاظتگر پاسخ به این پرسش را تنها از جنبه محیطزیستی بااهمیت نمیداند. «آزادی انتخاب شغل یکی از بدیهیترین موارد در آزادی فردی است و با گرفتن این حق از زنان، مانعی پیش پای آنها میگذاریم.»
زمانی که از مخالفت صحبت میکنیم، بهگفته ابراهیمی، مقصود تنها بدنه دولتی نیست، بخشی از فعالان محیطزیست هم این گزاره را بسیار فرعی و یا حتی چالشبرانگیز میدانند. «برای هر شغلی فارغ از اینکه به دولت یا بخش خصوصی مربوط باشد، شاخصهایی در نظر گرفته میشود. اگر جنسیت را در این موضوع لحاظ کنید، یکی از غیرانسانیترین شاخصها را در نظر گرفتهاید که متأسفانه برای دههها در جامعه محیطزیست آن را میبینیم.»
اگر همین امروز سازمان حفاظت محیطزیست تصمیم بگیرد محیطبان زن استخدام کند، آیا زیرساخت کافی برای آن وجود دارد؟ ابراهیمی که برای سالها در مناطق تحت مدیریت سازمان در استانهای مختلف حضور داشته، فرهنگ محیطبانی و جامعه محلی را میشناسد، در جریان تخلفات بوده و میداند گشت و کنترل یعنی چه، پاسخ به این پرسش را یک کلمه میداند: «بله».
بهگفته او، اغلب پاسگاهها دارای اتاق خالی هستند و مسئلهای برای استراحت زنان محیطبان ندارند. حتی ما پاسگاههایی داریم که اتاقهای اضافه آن رها شده و بهعنوان انبار از آنها استفاده نمیشود. اما همچنان یک دلیل مانع ورود زنان به حوزه محیطبانی است: «ارادهاش را نداریم.»
زنان میتوانند گشت و کنترل انجام دهند، موتورسواری کنند یا همچنان که در سایر بخشهای نظامی فعالاند، در محیطبانی هم اسلحه به دست بگیرند. اما همچنان حق محیطبان شدن از آنها دریغ میشود. بهگفته ابراهیمی، متأسفانه تا میگوییم زنان حق دارند محیطبان باشند، ذهن مدیران و حتی کارشناسان به برخی زنان فعال یا کارشناس محیطزیست میرسد که واجد شرایط لازم برای محیطبانی نیستند. «مخالفان بهدنبال تأیید پیشفرضهای خودشان هستند و جالب اینکه همان معیارها را درباره کارشناسان و فعالان محیطزیست مرد در نظر نمیگیرند. درحالیکه ما در کشور زنان علاقهمندی را داریم که توان محیطبان شدن دارند.»
از نظر این حفاظتگر در مناطق بختیارینشین یا کردنشین بهلحاظ فرهنگی تا حد زیادی این آمادگی وجود دارد که زنها بتوانند محیطبان شوند، «مهم این است که مدیران در سازمان حفاظت محیطزیست بخواهند این تبعیض جنسیتی را از بین ببرند.»
شکستن انحصار مردان ممکن است
رؤیای محیطبان شدن از دوران کودکی و نوجوانی همراه مهدیه کرمی است. «از زمانی که کنجکاویام نسبت به حیاتوحش، گیاهان و طبیعت شکل گرفت. هرچه بیشتر درباره محیطزیست میآموختم، این علاقه در من جدیتر و عمیقتر شد و به یک رؤیا و هدف مشخص تبدیل شد.»
بهگفته این کارشناس قرق علیآباد چهلگزی، برای بسیاری از دولتیها و غیردولتیها، حضور زنان در شغل محیطبانی خود یک چالش است و زنان محیطبان با موانع متعددی روبهرو خواهند بود. آنها پرسشهایی مانند اینکه آیا زنان اجازه موتورسواری دارند؟ آیا میتوانند در تعقیبوگریزها یا مأموریتهای میدانی شرکت کنند؟ را مطرح میکنند.
آیا محیطبانان مرد میپذیرند همکار زن داشته باشند؟ کرمی در این زمینه به تجربه خودش در قرق علیآباد اشاره میکند. «در ابتدا، من نیز در تیم حفاظتی قرق پذیرفته نشدم، اما با گذشت زمان و اثبات تواناییها، شرایط تغییر کرد. امروز یک تیم قوی و منسجم داریم که شامل نیروهای حفاظتی، قرقبان و کارشناسی است که در کنار هم فعالیت میکنند.»
از نظر این کارشناس پذیرفته شدن زنان در شغلی که سالها بهطور انحصاری در اختیار مردان بوده، طبیعتاً دشوار و زمانبر است؛ اما غیرممکن نیست. «تجربه شخصی من نشان داد با استمرار، توانمندی و همکاری حرفهای، این پذیرش بهتدریج اتفاق میافتد.»
کرمی معتقد است راه رسیدن به محیطبانی زنان نزدیک نیست. «تدوین و اجرای قوانین جدید میتواند نقش مهمی در این روند داشته باشد. اما مهمتر از آن، حضور فعال و میدانی زنان در مناطق تحت حفاظت است. هرچه فعالیت زنان محیطبان بیشتر دیده شود، جامعه راحتتر آن را میپذیرد. ممکن است در آغاز با واکنشهای تند، نگاههای منفی یا حتی برخوردهای زننده مواجه شویم، اما بهمرور زمان این حساسیتها کاهش مییابد و حضور زنان به امری طبیعی و پذیرفتهشده تبدیل میشود.»
دستورالعملی نداریم و به آن فکر هم نمیکنیم
«رضا رستگار»، فرمانده یگان حفاظت سازمان حفاظت محیطزیست، اما محیطبانی را همچنان شغلی مردانه میداند. بهگفته او، جذب زنان بهعنوان محیطبان در دستورکار سازمان حفاظت محیطزیست نیست. او به این پرسش که ممکن است راجع به این موضوع در مجموعه سازمان فکر شود؟ با یک کلمه پاسخ میدهد: «خیر».
امیدواریم به گرفتن حق زنان
حضور «شینا انصاری» بهعنوان رئیس سازمان حفاظت محیطزیست که از بدنه این سازمان انتخاب شده، حضور «حمید ظهرابی» بهعنوان معاون محیطزیست طبیعی این سازمان که از محیطبانی شروع کرده و به این سمت رسیده است، این امید را ایجاد کرده و میکند که این تبعیض در سازمان حفاظت محیطزیست برداشته شود. بااینحال، گفتههای رضا رستگار نشان میدهد بخشی از مدیران حتی به این مسئله فکر نمیکنند که نیمی از جامعه را از یک حق محروم کردهاند. نتیجه اینکه زنان در جامعه ایران میتوانند آتشنشان باشند، میتوانند در مناصب نظامی قرار بگیرند، اما همچنان از حق «محیطبان بودن» محروم هستند.