قلمرو رفاه

عدالت حمل‌ونقل و مقابله با طرد اجتماعی

چرا حمل‌ونقل عمومی برای رسیدن به جامعه‌ای عادلانه‌تر اهمیت دارد؟

نانسی‌ فریزر، یکی از نظریه‌پردازان برجسته عدالت اجتماعی در عصر حاضر، عدالت را به‌عنوان امکان مشارکت برابر همه افراد جامعه در حیات اجتماعی تعریف می‌کند[1]. در این راستا، ایجاد عدالت به معنای رفع موانع عینی و نمادینی است که مانع از مشارکت افراد مختلف جامعه در فرآیندهای اجتماعی می‌شود. از این جنبه، جامعه هم باید گروه‌های مختلف و نیازهای متفاوت آن‌ها را به عنوان افرادی که دارای حقوق برابر هستند، به‌رسمیت بشناسد و هم منابع مادی برای مشارکت اجتماعی آن‌ها را فراهم کند. صرف اینکه قوانین، حقوق برابری را برای همه افراد جامعه در نظر بگیرند، برای ایجاد امکان مشارکت اجتماعی عادلانه، کافی نیست.

می‌توان در حوزه‌های متفاوت، با در نظر گرفتن تعریف نانسی فریزر از عدالت، به شکل جزیی‌تر به بررسی موانع ایجاد عدالت اجتماعی پرداخت. به عنوان نمونه، در حوزه حمل‌ونقل، این موضوع مطرح می‌شود که امکان جابه‌جایی به میانجی حمل‌ونقل عمومی در دسترس، چگونه به افزایش مشارکت اجتماعی افراد و گروه‌های متفاوت یاری می‌رساند. تحقیقات نشان می‌دهند که میان در حاشیه قرار گرفتن از نظر جغرافیایی، با طرد اجتماعی تناظر وجود دارد. امکان حضور فیزیکی افراد در مکان‌های مختلف، شاید یکی از ابتدایی‌ترین شروط برای استفاده از تسهیلات و خدمات اجتماعی، نظیر مدرسه، خدمات درمانی و بهداشتی، امکانات تفریحی و فرهنگی و حتی مشاغل مختلف است. امکانات حمل‌ونقل بر محل و دامنه فعالیت‌های کاری و تفریحی افراد تأثیر می‌گذارد، بر انتخاب محل سکونت آن‌ها اثر دارد و بر گستره و نحوه عرضه کالاها و خدمات مصرفی تأثیرگذار است. به همین دلیل، کیفیت سیستم حمل‌ونقل در هر جامعه، به‌طور مستقیم بر کیفیت زندگی مردم اثر می‌گذارد[2].

 علاوه بر این، امکان تحرک فیزیکی در فضای اجتماعی، امکان مواجهه با اقشار و فرهنگ‌های مختلف را افزایش می‌دهد. تحقیقات نشان می‌دهد که این مواجهه، چنانچه در شرایط برابر صورت گیرد، در موارد بسیاری می‌تواند پیش‌داوری‌های منفی درباره اقلیت‌های قومی، نژادی یا جنسی را کاهش داده به افزایش تساهل و مداراگری میان اقشار و گروه‌های فرهنگی و اجتماعی متفاوت و ادغام اجتماعی آن‌ها منجر ‌شود[3]. امکان مواجهه با فرهنگ‌های مختلف، به خودی خود شکلی از دستیابی به منابع اجتماعی به‌شمار می‌رود که باعث پویایی فرهنگ جوامع مختلف می‌شود. به همین دلیل گروه‌های مختلف اجتماعی باید به شکل عادلانه از این حق برخوردار باشند؛ امکان جابه‌جایی فیزیکی میان جغرافیاهای مختلف، اگرچه کافی نیست، اما شرط لازم برای این شکل از اختلاط فرهنگی است. به همین دلایل است که در سال‌های اخیر اصطلاح «عدالت حمل‌ونقل» در ادبیات سیاست‌گذاری اجتماعی جهان مورد توجه قرار گرفته و حول آن مفهوم‌پردازی شده است. عدالت حمل‌ونقل نه فقط به معنای بهبود عملکرد و بهره‌وری حمل‌ونقل موجود، بلکه به معنای افزایش دسترسی گروه‌های مختلف اجتماعی، بویژه اقشار فرودست به حمل‌ونقل عمومی باکیفیت و ارزان‌قیمت است.

یکی دیگر از اصطلاحاتی که در جهت سیاستگذاری در راستای بهبود عدالت حمل‌ونقل مورد استفاده قرار می‌گیرد، اصطلاح فقر زمانی است. فقر زمانی در رابطه با حمل‌ونقل به وضعیتی اطلاق می‌شود که افراد مجبورند زمان زیادی را در انتظار وسیله نقلیه صرف کنند یا اینکه به دلیل توسعه‌نیافتگی سیستم حمل‌ونقل، مجبورند زمان زیادی را صرف مسافرت‌های روزانه درون‌ یا برون‌شهری کنند. این مسئله بویژه درباره کسانی بیشتر صدق می‌کند که فاصله میان محل سکونت و محل کارشان زیاد است، به دلیل فقر مجبورند در چند شغل فعالیت کنند، یا نظیر بسیاری از زنان شاغل، مجبورند به شکل مداوم میان محل سکونت، محل کار و مدرسه فرزندانشان رفت‌وآمد کنند. این افراد به شکل روزانه، زمان زیادی را صرف رفت‌وآمد می‌کنند. بهبود کیفیت و دسترسی به حمل‌ونقل عمومی، می‌تواند فقر زمانی را کاهش داده و به افزایش عدالت منجر شود[4].

تسهیل دسترسی اقتصادی همه افراد جامعه به حمل‌ونقل باکیفیت، تنها بخشی از فرآیندی است که به عدالت حمل‌ونقل شناخته می‌شود. امکان دسترسی افراد مختلف جامعه به حمل‌ونقل عمومی، علاوه بر بعد مالی و اقتصادی، ابعاد دیگری هم دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. مثلا برای تسهیل دسترسی افراد با نیازهای ویژه، به حمل‌ونقل عمومی نیز باید برنامه‌ریزی شود؛ افرادی نظیر سالمندان، افراد دارای معلولیت یا مادران و پدران با کالسکه. دسترسی به حمل‌ونقل عمومی برای این افراد، یکی از مهمترین بخش‌های برنامه‌ مقابله با طرد اجتماعی آن‌هاست. بسیاری از خطوط مترو و اتوبوس در ایران، برای افراد دارای معلولیت مناسب‌سازی نشده‌اند. این مسئله بویژه در کلانشهرها، امکان مشارکت اجتماعی این افراد را به شدت کاهش می‌دهد و استقلال آن‌ها را زیر سوال می‌برد. بسیاری از این افراد، مجبورند برای جابه‌جایی در سطح شهر، هزینه زیادی صرف کنند یا وابسته به دیگر اعضای خانواده باشند که به معنای از دست رفتن استقلال آن‌هاست. علاوه بر موارد یادشده، تأمین امنیت ناوگان حمل‌ونقل عمومی، بویژه برای زنان و کودکان، از جمله مواردی است که به افزایش دسترسی عادلانه این گروه‌ها به حمل‌ونقل و به تبع آن به افزایش امکان مشارکت اجتماعی آن‌ها منجر می‌شود. افزایش ساعات کاری حمل‌ونقل عمومی که دارای امنیت کافی باشند، می‌تواند امنیت اجتماعی زنان را افزایش دهد و بر امکان حضور اجتماعی آن‌ها بیفزاید. زنان نیمی از اعضای جامعه را تشکیل می‌دهند و افزایش حضور آن‌ها در ساعات مختلف شبانه‌روز در فضاهای اجتماعی مختلف، به‌خودی خود می‌تواند فرهنگ حاکم بر این فضاها را تغییر داده و امنیت آن‌ها را افزایش دهد.

از سوی دیگر، وجود حمل‌ونقل عمومی گسترده، باکیفیت، ارزان‌قیمت و در دسترس، می‌تواند اقشار بیشتری را به استفاده از آن به جای استفاده از خودروهای شخصی تشویق کند؛ امری که به طرق گوناگون به ارتقای کیفیت زندگی شهری می‌انجامد. مثلا استفاده از حمل‌ونقل عمومی، از طریق کاهش ترافیک و آلودگی هوا در مناطق مختلف، می‌تواند به افزایش عدالت زیست‌محیطی منجر شود و نقشی فعال در احساس رضایت شهروندان و توسعه پایدار داشته باشد.



[1] Fraser, N. (2008). Social justice in the age of identity politics: Redistribution, recognition, and participation. In Geographic thought (pp. 72-89). Routledge.

[2] Lucas, K. (2012). Transport and social exclusion: Where are we now?. Transport policy20, 105-113.

[3] Pettigrew, T. F. & Tropp, L. R. (2006). A meta-analytic test of intergroup contact theory.

[4] Lucas, 2012