قلمرو رفاه

کدام کشورها با اعتراضات جلیقه زردها همراهی کردند؟

بلژیک با تداخلی گسترده در ترافیک، درگیری با پلیس و ۴۶۰ بازداشتی در همراهی با جنبش جلیقه زردها پیشگام بود

08 آذر 1404 | 14:50 جامعه

در راستای ایجاد جنبش‌های مشابه در جا‌های دیگر در سرتاسر اروپا و جهان تلاش‌های متعددی شده است. در اسراییل معترضان جلیقه‌های زرد پوشیدند. در مصر، ارتش حاکم عبدالفتاح سیسی بازاریان را پیش از سالگرد پیش روی انقلاب مصر از فروش جلیقه‌های زرد منع کرد. در تونس مردم صفحه‌ای در فیس‌بوک ایجاد کردند و در آن جنبش جلیقه قرمز را پیشنهاد دادند. در عراق معترضان در بصره از جلیقه‌های زرد خود که در اعتراضی مشابه در سال ۲۰۱۵ پوشیده بودند، غبارروبی کردند.

همراهی کشورها با جنبش جلیقه زردها

بلژیک

بروکسل، با تداخلی گسترده در ترافیک، درگیری با پلیس و ۴۶۰ بازداشتی، بزرگترین تظاهرات خارج از فرانسه را در هشتم دسامبر به خود دید. شرکت‌کنندگان اکثرا سفیدپوست و از طبقه متوسط بودند، با این حال اینها همه شرکت‌کنندگان را تشکیل نمی‌دادند. تظاهرات‌کننده‌ای با خود نشانه‌ای ضدفاشیست همراه داشت و دیگری نه به مالیات و نه به پیمان مهاجران. کسی که با خود نشانه‌ای ضدمهاجر همراه داشت توسط دیگر تظاهرات‌کنندگان مورد سرزنش و هدف ابراز تنفر قرار می‌گرفت.

هلند

در هلند جنبش جلیقه‌زرد‌ها به طور عمده به واسطه راست‌های افراطی ظهور کرد. گروه فیسبوک

(Gele Hesjes) (جلیقه‌زردها) در حوالی یکم دسامبر به وجود آمد و به سرعت رشد کرد. در آن روز، گروه کوچکی از معترضان ده‌ها شرکت‌کننده را در تعداد کمی شهر به خیابان‌ها کشیدند. هشتم دسامبر، تظاهرات‌کنندگان در شهر‌های بیشتری حضور پیدا کردند، ۲۰۰ نفر در روتردام، ۱۰۰ نفر در آمستردام و لاهه و ده‌ها نفر در تعداد دیگری از شهرها.

در تظاهرات روز یکم دسامبر در لاهه، تظاهرات‌کنندگان جلیقه‌زردپوش، نماد‌هایی فاشیستی همچون پرچم معروف شاهزاده، نسخه قدیمی پرچم ملی هلند که از سال ۱۹۴۵ تنها توسط فاشیست‌ها استفاده می‌شود را به نمایش گذاشتند. اعضای تعدادی از گروه‌های راست‌افراطی نیز شرکت داشتند. در هشتم دسامبر، دو مرتجع برجسته راستگرا، یکی از پگیدا و دیگری از (PVV)، حذب خیرت ویلدرس، فاشیست هلندی، در تظاهرات لاهه شرکت داشتند. تصویر پیم فورتاین بر جلیقه یکی از شرکت‌کنندگان دیده می‌شد.

در نیمیخن، جایی که سازمان‌دهنده اصلی آن دارای ارتباطات راست افراطی است، گروه فاشیست (Identitair Verzet) برچسب‌هایی را میان تظاهرات‌کنندگان جلیقه‌زردپوش پخش می‌کرد. در آمستردام، یکی از تظاهرات‌کنندگان بر روی جلیقه زردش حروف ((FVD (Forum voor Democratie)، یک گروه فاشیست که در پارلمان دو صندلی دارند و حتی در انظار عمو‌می از (PVV) هم نژادپرست‌تر هستند را به نمایش می‌گذاشت.

در آمستردام، با توجه به آنکه آنارشیست‌ها تا اینجا پیشروی کرده‌اند که ادبیات خود را در میان مردم پخش می‌کنند و با شرکت‌کنندگان هشتم دسامبر به گفت‌و‌گو می‌نشینند، به نظر می‌رسد که کمترین چیرگی و تسلط راست‌های افراطی در آنجا وجود دارد.

مسلما همه معترضان فاشیست نیستند. شکایاتی درباره کاهش بودجه، ساختار‌های مرتبط با مراقبت‌های بهداشتی در حال تخریب و موضوعاتی که عصبانی بودن را درک‌پذیر می‌کند، میان بسیاری از معترضان قابل مشاهده است. با این حال این موضوعات اغلب با شکایت درباره اتحادیه اروپا، «جهانی شدن» معروف و چیز‌هایی از این قبیل ربط پیدا می‌کند. بیشتر بحث‌های (Gele Hesjes) (جلیقه‌زردها) برپیمان مراکش، پیمان سازمان ملل متحد درباره مهاجرت متمرکز بود. در حقیقت این پیمان به سادگی تایید‌کننده قوانین و معاهداتی است که از قبل وجود داشته‌اند. البته بنابر اخبار ساختگی توسط جناح راست افراطی، این پیمان به این معناست که اروپا در صورتی که هر انتقادی درباره مهاجران را ممنوع می‌کند، از «همه آفریقا» برای آمدن به آنجا دعوت می‌کند. بسیار عجیب است که چه میزان زیادی از مردم این گفته‌های بی‌معنا را باور می‌کنند.

تحت این شرایط است که بیشتر چپی‌ها به طور قابل درکی از مخالفان جنبش جلیقه‌زرد‌ها در هلند هستند. این سوال نیاز به تحلیل دارد که آیا ممکن بود که اولین گروه آغاز‌کننده جنبش آنارشیست‌ها باشند و گفتمانی متفاوت را طراحی کنند؟

تردید پیش آمده به دنبال رهایی پس از تایید شدن سوءظن‌ها، می‌تواند منجر به واگذاری فضای اجتماعی پر‌آشوب به راستگرایان افراطی شده و نتایج فاجعه‌باری را به دنبال بیاورد.

گروه فیسبوکی جدیدی با نام (Rode Hesjes) (جلیقه قرمز‌ها) پدید آمده که بر همبستگی تاکید دارد و تاکتیک‌های نژادپرستانه جدایی‌طلبی و سلطه‌طلبی را رد می‌کند. به نظر می‌رسد که این یک پروژه کلاسیک چپگرایانه باشد که خواسته‌ها را به حکومت عرضه می‌کند و خود را از بقیه ناآرامی‌های عمو‌می‌جدا می‌کند.

آلمان

در آلمان اوضاع تقریبا مضحک و خنده‌دار بود. تعداد کمی گروه راست افراطی در ابتدا تلاش کردند تا مدل جلیقه‌زرد را در میان مردم متداول کنند که موفقیتی به دست نیاوردند. یک گروه نازی تظاهرات معمول خود را با پوشیدن جلیقه‌های زرد برگزار کرد. طبق معمول، اکثریت آلمان‌های ضدفاشیسم نسبت به این جنبش عمو‌می ابراز سوءظن و تردید کردند که البته تعداد کمی از گروه متمایل به سیاست‌های جنگی-طبقه‌ای (class-war politics) این رفتار را مورد انتقاد قرار دادند.

ضدفاشیست‌ها در دورتموند تظاهرات جلیقه‌زرد خود را در آخر هفته هشتم دسامبر سازماندهی کردند و به تناقضات درون جنبش پرداختند. در میان آلمان جنوبی محافظه‌کار، یک گروه چپ سازمانی در مونیخ برای تظاهرات جلیقه‌زرد‌ها فراخوان صادر و حزب چپگرای (Die Linke) شرکت در این تظاهرات‌ها را پیشنهاد کرد.

یک آنارشیست آلمانی ظاهرا یکی از حساب‌های توییتری مشهور جلیقه‌زرد‌ها را برای مزاح راه‌اندازی کرد که در آن تلاش می‌کرد تا از طنز برای تمسخر تئوری‌های توطئه‌آمیز جناح راست درون جنبش استفاده کند. متاسفانه این دوران، دوران خوبی برای طنز نیست و جناح راست جلیقه‌زرد‌های آلمان حتی عجیب و غریب‌ترین این توییت‌ها را نیز تا زمانی که طنز بودن آنها فاش شد، جدی گرفته بودند.

پیامد‌های جنبش جلیقه زردها

دوشنبه دهم دسامبر، رییس‌جمهور مکرون در تلویزیون ملی یک سخنرانی رسمی انجام داد. او دریافته بود که کشور در حال حاضر در یک مرحله بحرانی اقتصادی و اجتماعی قرار دارد. در همین راستا، او شخصا از حکومت و پارلمان خواست تا هر اقدا‌می‌لازم است انجام دهند تا مردم بتوانند از درآمد شغل‌های خود در سال آینده به راحتی امرار معاش کنند. به علاوه این اظهارات، مکرون اقدامات سیاسی جدیدی را نیز به هدف پاسخ به برخی مطالبات جلیقه‌زرد‌ها معرفی کرد، از جمله افزایش حداقل دستمزد به ۱۰۰ یورو در ماه از سال آینده، ارائه معافیت مالیاتی در اضافه کاری، درخواست از کارفرمایان برای پرداخت پاداش برای کریسمس، حذف مالیات بر حقوق بازنشستگی کمتر از ۲ هزار یورو در ماه.

روز سه‌شنبه، ۱۱ دسامبر، نخست‌وزیر ادوارد فیلیپ، تصمیمات جدید دولت را پیش از تشکیل مجلس ملی اعلام و بر آرزوی دستیابی سریع به توافق دو‌جانبه برای خروج از بحران سیاسی و اجتماعی این ماه‌ها، تاکید دوباره کرد.

تا این لحظه ارزیابی تاثیر واقعی سخنرانی مکرون بر جنبش جلیقه‌زرد‌ها در آینده دشوار است. عمدتا، احزاب سیاسی- چپگرا‌های پوپولیست و ناسیونالیست‌های راستگرای افراطی- از این فرصت برای محکوم کردن اقدامات رییس‌جمهور و زیر سوال بردن مشروعیت حکومت فعلی استفاده کردند. در حالی که عده‌ای از جلیقه‌زردها- عمدتا «قانونمندها» - از اظهارات حکومتی راضی به نظر می‌رسند و فکر می‌کنند زمان آن رسیده که جلیقه‌زرد‌ها گفت‌و‌گو را بپذیرند، بقیه شرایط را یک نمایش خنده‌دار می‌دانند و قصد دارند مبارزه را ادامه دهند. فراخوانی برای روز دیگری از تظاهرات‌ها برای شنبه پانزدهم دسامبر تنظیم شد.

بازتاب‌های جنبش جلیقه زردها

جنبش جلیقه‌زرد‌ها ادامه پیدا کرد تا تما‌می افراد پیگیر این قضیه را با استمرار خویش، عزم و ظرفیتش در شکل‌پذیری شوکه کند. یک ماه پیش هیچ‌کس تصور نمی‌کرد که چنین هرج‌ومرج و عدم ثبات سیاسی‌ای در فرانسه فاش شود. به‌رغم تلاش‌های فراوان برای بنا نهادن گفتمان، آرام کردن پایگاه اجتماعی و منزوی کردن رادیکال‌ترین حواشی، جنبش همچنان زنده و غیرقابل پیش‌بینی است.

تمرکز اصلی جنبش به آرا‌می‌تغییر کرده است. چند هفته قبل، شرکت‌کنندگان بر اعتراض به افزایش قیمت سوخت و بنزین و هزینه بالای زندگی متمرکز بودند، در صورتی که در حال حاضر توجه بیشتر بر حکومت و عوامل سیستمی دشواری‌های شرایط زندگی‌های‌مان معطوف است.

علاوه‌بر‌این، بخشی از جنبش به این موفقیت دست یافته که راه را برای دیگر اعتراضات و انگیزه‌ها باز کند. در ابتدا جنبش تقریبا انحصارا از افرادی با جلیقه‌زرد و با خواسته‌های مرتبط تشکیل شده بود. در حالی که شنبه قبل در پاریس ما شاهد پیوستن دانشجویان، کارگران خط راه‌آهن، معترضان به تغییرات اقلیمی، اتحادیه تجار، افرادی از حومه، آنارشیست‌ها، شورشیان خودمختار و «آشوبگران بی‌صفت» به جلیقه‌زرد‌ها در مبارزات خیابانی بودیم. به نظر می‌رسد این همگرایی جنبش را به سمتی اجتماعی‌تر، چپی‌تر و رویکرد‌های ضدسرمایه‌دارانه‌تر سوق داده و فضا را برای شرکت افراد در حاشیه باز کرده است.

به عنوان مثال، در منشور مشترکشان، برخی از جلیقه‌زرد‌ها خواستار پایان دادن به غارتگری فرانسه، مداخلات سیاسی و حضور نظامیان در کشور‌های آفریقایی شدند. در اعلامیه شوکه‌کننده‌ای که در ۹ نوامبر منتشر شد، چندین جلیقه‌زرد افراطی تحلیلی از شرایط فعلی بر اساس استدلال‌های ضدسرمایه‌دارانه و ضدحکومتی ارائه دادند. آنها چنین نتیجه‌گیری کردند که:

«نه، خشونت ما بد نیست! نه، خشونت ما خشن نیست! نه، خشونت ما یک رهایی است! خشونت ما خونخوارانه نیست، سلامتی‌بخش است! حال بیایید که ما باشیم که بر خودمان حکومت می‌کنیم و به قدرت خلاقه‌مان اعتماد کنیم.»

سایرین نیز متنی با عنوان «جلیقه‌های از همه رنگ» در محاصره‌های مختلف جلیقه‌زرد‌ها در میان مردم پخش کردند:

«جلیقه‌های ما به رنگ رنگین‌کمان است؛ چراکه ما راه‌حل‌های نادرست را در رابطه با بحران کنونی نمی‌پذیریم؛ پروازی به سوی لیبرال کاپیتالیسم بیشتر و ناسیونالیسم و عقبگرد به سوی بیگانه هراسی... اصلاحات بیشتری برای انجام دادن باقی نمانده، دنیایی است که باید ساخته شود.»

خطر گزینش ناسیونالیست‌ها

تا به اینجا جنبش پوپولیست‌ها، ناسیونالیست‌ها و فاشیست‌ها را نیز در‌برگرفته است. جنبه «غیرسیاسی» در اولین مراحل جنبش، ناسیونالیست‌های راستگرای افراطی و چپگرا‌های پوپولیست را قادر ساخته تا با جنبش پیوند‌هایی برقرار کرده و از خشم درون آن برای اهداف سیاسی استفاده کنند. این امر تعجب برانگیز نیست؛ چراکه بسیاری از تظاهرات‌کنندگان مقاصد مشترکی را با این احزاب به اشتراک می‌گذارند. درباره نتیجه نهایی ممکن این جنبش، تعجب‌آور نخواهد بود که ببینیم حزب پوپولیست چپگرای (France Insoumise) و یا ناسیونالیست‌های راستگرای افراطی (Rassemblement National) از این بحران سیاسی پیروزی‌هایی به دست آورند.

این چیزیا‌ست که همکاران ما از دیژون در مواجهه با بیگانه هراسی، همجنس‌گراهراسی و زن‌ستیزی در میان جلیقه‌زردها، در شنبه‌ای که گذشت تجربه کردند. شرایط در لیون از این نظر دردسرزاست که فاشیست محلی در آنجا بسیار سازمان یافته و از این جنبش به عنوان سکویی برای انتشار نظراتش استفاده می‌کند.

در پاریس حضور گروه‌های فاشیست از ابتدای جنبش جلیقه‌زرد‌ها دیده می‌شد. خوشبختانه، ضدفاشیست‌ها هر کاری توانستند برای بیرون کردن آنها از خیابان‌ها انجام دادند.

با این حال برخی از همکاران می‌گویند این میزانی که ناسیونالیست‌ها به حاشیه رانده شده‌اند، بیش از آنکه با حملات خیابانی اتفاق افتاده باشد به واسطه اتفاق‌هایی رقم خورده که با تاکتیک‌هایی مرتبط می‌شود که با سیاست‌های جناح راست ناسازگار است از جمله تخریب دارایی‌ها. فاشیست‌ها می‌توانستند درگیری‌های خیابانی با پلیس را همچون نزاعی برحق علیه نیرو‌های نئولیبرالیسم مرکزی نشان دهند، اما هیچ روایتی نمی‌توانند ارائه دهند که تخریب دارایی‌ها و املاک و شورش را مشروع نشان دهد.

انکار و یا کوچک شماردن حضور فاشیست‌ها در جنبش خطرناک است

با توجه به ارتباطات سیاسی و عقیدتی میان شرکت‌کنندگان و احزاب پوپولیست و ناسیونالیست، اوضاع می‌تواند یک شبه تغییر کند. این امر به‌ویژه بر لزوم این موارد اشاره می‌کند: حمله و نامشروع‌سازی فاشیست‌هایی که سعی در شرکت در جنبش را دارند، رسیدن به استراتژی‌ها و مباحثاتی که هیچ پایگاهی در جنبش برای آنها نباشد و از همه مهمتر سازماندهی اقدامات ضدسرمایه‌داری موثر که مشکلات اقتصادیی را نشانه بگیرد که امروزه بخش عظیمی از مردم با آن مواجه هستند.

ما همچنین باید استراتژی‌هایی را در نظر بگیریم تا بدانیم در صورتی که ناسیونالیست‌ها توانستند از آشوب برآمده از جنبش استفاده کنند، چه باید کنیم. حتی اگر ناسیونالیست‌ها در خیابان‌ها به حاشیه رانده شده باشند، همچنان می‌توانند از شرایط برای به دست آوردن قدرت در حکومت استفاده کنند. ما باید خود را برای این شرایط نیز آمده کنیم.

بعد از رسیدن به نقطه نهایی؟

برای برخی از ما، اتفاقات روز هشتم دسامبر شکستی نسبی تلقی می‌شد؛ چراکه اوضاع به اندازه اول دسامبر تحت کنترل نبود و جمعیت هیچ‌گاه به شجاعت لازم برای رویارویی مستقیم با پلیس نرسید. خیلی از مردم احساس مغلوب شدن به شرایط را داشتند. این تا حدود نشان می‌دهد جنبش در حال رسیدن به وضعی ایستا، اگر نگوییم بن‌بست، است. اگر مسائل مجددا تغییر نکنند، جنبش در نهایت گردشی نزولی کرده و خواهد مرد؛ حداقل در پاریس اینگونه خواهد بود.

در سوی دیگر، دیگر همراهان شنبه گذشته را یک موفقیت بزرگ قلمداد می‌کنند. در حالی که مسئولان به شکلی بی‌سابقه نیرو‌های پلیس را در سطح کشور مستقر کردند و پیا‌می تهدیدآمیز برای تما‌می افراد خواهان تظاهرات ارسال کردند، با این وجود هزاران نفر شجاعت پیدا کردند تا به خیابان‌ها بیایند و خیلی از آنها در نهایت موفق شدند از پلیس پیشی بگیرند. در پاریس، شورشیان تقریبا هفت ساعت دوام آوردند. در پایان، مجموعا آسیب‌های اقتصادی بیشتری نسبت به هفته قبل رخ داد، که این امر می‌تواند این حقیقت را که جمعیت به ندرت با پلیس درگیری رو‌در‌رو انجام داد را جبران کند.

تا به اینجا نیز خطر انحطاط قابل مشاهده است. جنبش جلیقه‌زرد‌ها هنوز کمبود راهی برای فراتر رفتن از مسائلی، چون مسدود کردن عبور و مرور، مواجهه با پلیس و تخریب سمبل‌های کاپیتالیستی را حس می‌کند. البته که می‌توان نقد مشابهی نسبت به استراتژی پلیس داشت. با این وجود پلیس هم نشان داد قابلیت تغییر رویکرد را دارد. تدابیر جنبش باعث به وجود آمدن بحران سیاسی شد، اما افزایش خفیف خشونت نیز از گزینه‌های پیش روی حکومت - حداقل در ابعاد محدود - است.

یکی از گزینه‌ها می‌تواند تشدید تصرف محیط در کنار انسداد و شورش باشد، مانند کاری که برخی جلیقه‌زرد‌ها در سنت نزر انجام دادند و روشی که برخی دانش‌آموزان و دانشجویان در دبیرستان‌ها و دانشگاه‌ها پیش گرفتند. این می‌تواند فضایی برای گفتمان ایجاد کند، جایی که مردم می‌توانند روابط عمیق‌تری را درون جنبش گسترش دهند. این امر همچنین می‌تواند الگوی دیگری برای اعمال فشار بر حکومت ارائه کند در حالی که این قدرت به شرکت‌کنندگان داده شود که بتوانند خود آنها سازنده راه‌های جایگزین باشند.

در هر صورت، با فرا رسیدن تعطیلات کریسمس، زمان - که سلاحی تاریخی برای حفظ تنش‌های اجتماعی در نظام موجود است - به ضرر جنبش است. سوال مهمتر این است که جنبش جلیقه‌زرد‌ها چه تاثیر بلندمدتی می‌تواند بر فرانسه بگذارد و چه راه‌های جدیدی برای فرانسه و دیگر کشور‌های جهان باز کند.