حوادث در مدارس مناطق محروم؛ بودجه محدود برای ضرورتی فوری
کمبود امکانات در کلاسهای درس و فرسودگی مدارس طی سالهای اخیر منجر به ایجاد حوادثی در مدارس مناطق محروم، از شینآباد تا زاهدان شده است
«سیستم گرمایشی ۵۲۸ مدرسه استان کردستان بخاریهای نفتی است»، «۲ هزار و ۵۹۶ کلاس در استان با چراغ علاءالدین گرم میشود» و «۳۰ درصد مدارس کل کشور ناایمن است»؛ اینها نمونههایی از اخبار کمبودهای آموزش و پرورش است. کمبودهایی که بعضا منجر به حوادث جبرانناپذیری میشود و امنیت دانشآموزان را تهدید میکند. در آموزش و پرورش چه کمبودهای بودجهای و چه اولویتهایی برای نوسازی مدارس وجود دارد؟
صبح ۲۷ آذر، یک واحد آموزشی در خیابان امام خمینی زاهدان دچار آتشسوزی شد و در پی آن چهار کودک این مدرسه با ۷۰ درصد سوختگی به بیمارستان منتقل شدند. هر چهار نفر آنها بر اثر جراحات وارده، جان باختند. علت حادثه از سوی آتشنشانی، آتش گرفتن بخاری نفتی عنوان شد و به دستور «بطحایی» وزیر آموزش و پرورش، «مجتبی زینیوند»، معاون وزیر و رییس سازمان مدارس غیردولتی و توسعه مشارکتهای مردمی و خانواده این وزارتخانه، جهت بررسی حادثه، عازم استان سیستان و بلوچستان شد.
در روزهای بعد از حادثه، آموزش و پرورش هر نوع مسئولیت مستقیم خود در حادثه را به بهانه خصوصی بودن مدرسه رد کرد تا جایی که یازدهم دیماه، روابط عمومی آموزش و پرورش در پاسخ به بیانیههای صادر شده توسط تشکلهای صنفی معلمان، به طور رسمی اعلام کرد این وزارتخانه مسئولیتی در قبال استانداردسازی مدارس غیرانتفاعی ندارد. در توضیحات وزارت آموزش و پرورش آمده است: «سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور، هیچگونه مسئولیتی در قبال استانداردسازی مدارس غیردولتی ندارد و هیچگونه ردیف بودجهای نیز برای اینگونه مدارس، از طرف این سازمان اختصاص نمییابد.»
قصور معلم و کادر آموزشی مدرسه
بر اساس اظهارات شاهدان عینی و بنا بر گفتههای نماینده مردم زاهدان در مجلس شورای اسلامی، در این حادثه، قصور معلم و کادر آموزشی مدرسه محرز بوده است. حسینعلی شهریاری، نماینده زاهدان، در حاشیه جلسه علنی سهشنبه (یازدهم دیماه) در جمع خبرنگاران اظهار کرد: «روزی که حادثه آتشسوزی در مدرسه اسوه حسنه در زاهدان اتفاق افتاد ناظم و مدیر مدرسه داخل مدرسه نبودند. خدمتکاری آمده بود که داخل بخاری نفت بریزد، باید ابتدا بخاری را خاموش میکرد. او همچنین گالن نفت را کنار بخاری گذاشت و انفجار گالن نفت بود که منجر به این حادثه شد.»
این نماینده مجلس با تاکید بر اینکه طبق بخشنامه آموزش و پرورش نباید بخاری نفتی در مدارس وجود داشته باشد، از بازداشت دو تن از مسئولان مدرسه خبر داد. اما جدا از قصور نیروی انسانی، حادثه وجه دیگری نیز دارد: «ناکافی بودن امکانات گرمایشی و ایمنی در مدارس کشور». بدون تردید، حادثه اسوه زاهدان در آذرماه سال ۹۷ را میتوان ادامه منطقی حادثه شینآباد در پانزدهم آذرماه ۹۱ دانست. در «شینآباد» نیز ۲۹ دانشآموز دختر دچار سوختگی شدید شدند که دو نفر از آنها بر اثر شدت جراحات، فوت کردند.
شانه خالی کردن آموزش و پرورش از قبول مسئولیت در حادثه اسوه حسنه به بهانه غیردولتی بودن مدرسه، به معنای آن نیست که در همه مدارس دولتی کشور، امکانات کافی وجود دارد و احتمال بروز آتشسوزی یا حوادث اینچنینی در آموزش دولتی صفر است. در دی ماه سال جاری و بعد از رسانهای شدن حادثه زاهدان، مدیرکل آموزش و پرورش کردستان اعلام کرد سیستم گرمایشی ۵۲۸ مدرسه استان به وسیله بخاریهای نفتی تامین میشود. اگر هر مدرسه را به طور متوسط دارای ۱۰ کلاس درس در نظر بگیریم، تنها در استان کردستان، در ۵ هزار و ۲۸۰ کلاس درس، احتمال بروز آتشسوزی بالاست و اگر هر کلاس به طور متوسط، ۲۰ دانشآموز داشته باشد، به این ترتیب، جان بیش از ۱۰۰ هزار دانشآموز فقط در این استان در معرض خطر مرگ بر اثر حریق یا سوختگی قرار دارند.
مدیرکل آموزش و پرورش استان کرمان نیز اعلام کرده ۲ هزار و ۵۹۶ کلاس در استان کرمان تجهیزات گرمایشی ندارند و گرمای آنها بیشتر با چراغ علاءالدین تامین میشود. اگرچه آمارهای تفکیکی دقیق از توزیع مدارس ناایمن در استانهای مختلف در دست نیست، اما آمارهای ملی، خود گویای عمق فاجعه است. در مهرماه سال جاری، رییس سازمان نوسازی مدارس کشور اذعان داشت که ۳۰ درصد مدارس کل کشور ناایمن است و ۱۷۰ هزار کلاس درس، نیازمند استانداردسازی گرمایشی است.
اما سوال اینجاست آیا این شرایط نگرانکننده که معلول کمبود جدی بودجههای آموزشی و سرانه نوسازی آموزشی است، تا چه زمانی قرار است تداوم داشته باشد؟ آیا امیدی به بهبود اوضاع وجود دارد؟
بحرانی بودن وضعیت مدارس از نظر ایمنی
شهرام جمالی، فعال صنفی معلمان و عضو کانون صنفی معلمان استان البرز، در این رابطه با تاکید بر بحرانی بودن وضعیت مدارس ناایمن کشور میگوید: «سهم آموزش در بودجههای سالانه بسیار پایین است. این نقیصه را در لایحه بودجه سال ۹۸ نیز به وضوح میبینیم. بودجه طرحهای عمرانی کشور در لایحه بودجه سال ۹۸ رشد حدود پنج درصدی داشته و از حدود ۶۲ هزار میلیارد تومان در سال جاری به ۶۵ هزار میلیارد تومان برای سال آینده افزایش یافته است. با این حال سهم بودجه عمرانی آموزش و پرورش از بودجه کل عمرانی کشور به ۳ درصد هم نمیرسد.»
وی با اشاره به آمارهای مربوط به بودجه سازمان نوسازی و تجهیز مدارس، اضافه میکند: «بودجه سازمان نوسازی و تجهیز مدارس در سال جاری حدود هزار و ۳۵۰ میلیارد تومان است که در لایحه بودجه سال ۹۸ به هزار و ۹۷۴ میلیارد تومان رسیده است. البته این بودجه کل سازمان است که در بخش اعتبارات عمرانی و تملک داراییهای سرمایهای بیش از ۴۰ درصد رشد نسبت به سال قبل را نشان میدهد.»
جمالی تاکید میکند: «هرچند بودجه مصوب به لحاظ رشد کمی، وضعیت بهتری در مقایسه با سالهای قبل دارد، اما با توجه به نیاز بودجهای مدارس جدید که معلول افزایش جمعیت دانشآموزی است و همچنین رشد نامتوازن جمعیت در برخی شهرها که حاصل جابهجایی جمعیت و مهاجرتها در سال جاری به دلیل شرایط اقتصادی بوده و همینطور افزایش شدید قیمت تجهیزات و مصالح ساختمان و موارد دیگر، متاسفانه باید گفت میزان اعتبارات مصوب با هزینههای واقعی فاصله زیادی دارد، لذا در سال آینده نیز مشابه سالهای قبل، فرایند نوسازی و توسعه و تجهیز مدارس به شکلی افت و خیز طی خواهد شد.»
به اعتقاد جمالی، این بودجه برای تجهیز و نوسازی مدارس ناایمن کشور بسیار ناکافی است. وزیر آموزش و پرورش نیز اخیرا بودجه لازم برای عملیات عمرانی شامل تخریب، بازسازی، مقاومسازی، تعمیر و تجهیز کل مدارس کشور را بالغ بر ۹۰ هزار میلیارد تومان اعلام کرده، یعنی اعتباری در حدود ۴۵ برابر بودجه مصوب سال آینده!
جمالی موانع ایمنسازی مدارس را محدود به کمبودهای بودجهای نمیداند، گرچه تاکید میکند مهمترین مانع، فقدان بودجههای مکفی است: به فرض تخصیص کامل اعتبار مورد نیاز که نزدیک به ۲۰ درصد از کل بودجه کشور است، بازهم نباید انتظار معجزه داشت؛ چراکه توان اجرایی کشور در حدی نیست که فرایند توسعه مدارس را به شکل پروژهای یک ساله به اتمام برساند، اما تردیدی هم نیست که در میان این نیازها و کمبودها، مواردی وجود دارند که رفع آنها نهتنها در اولویت وظایف آموزش و پرورش که باید در فوریت مسائل کشور باشد، زیرا این موارد، فقط در بستر کمبودهای آموزشی مثل تراکم و شلوغی کلاسها مطرح نمیشود، بلکه موضوع اصلی، امنیت جانی کودکانی است که هر لحظه، بروز فاجعهای جبرانناپذیر جان آنها را تهدید میکند.
مسئولان وزارت آموزش و پرورش و سازمان نوسازی مدارس بارها اعلام کردهاند بودجه عمرانی آموزش و پرورش در سال جاری صددرصد جذب و تخصیص یافته است. اما از طرفی هم اعلام میکنند هنوز ۳۰ درصد مدارس کشور، فرسوده و نیازمند مقاومسازی هستند و ۸۳ هزار کلاس درس با بخاری نفتی گرم میشوند. رییس سازمان نوسازی پس از اعلام خبر جذب ۱۰۰ درصدی اعتبارات این سازمان در سال جاری به صراحت گفته «با توجه به حجم بالای کار، بهرغم جذب این میزان اعتبار، دریافتیها کفاف تعمیر و تجهیز مدارس کشور را نمیدهد.»
شهرام جمالی معتقد است اعتراف رییس سازمان نوسازی کشور صحت دارد؛ چراکه حجم کار بهشدت بالاست. او میافزاید: «وقتی وزیر آموزش و پرورش اخیرا فقط بودجه مورد نیاز برای ایمنسازی مدارس را ۳ هزار میلیارد تومان ذکر کرده، بدیهی است که بودجه تخصیصیافته سال جاری در بهترین حالت و به فرض جذب ۱۰۰ درصدی اعتبارات، در بخش مقاومسازی، کفاف ایمنسازی دوسوم مدارس کشور را هم نخواهد داد. این در حالی است که هرسال حدود نیمی از تکالیف این سازمان توسط خیرین مدرسهساز تعهد میشود.»
آیا میتوانیم امیدوار باشیم که سال آینده اوضاع تغییر میکند؟
عضو کانون صنفی معلمان استان البرز در پاسخ به این سوال میگوید: «متاسفانه در لایحه بودجه سال ۹۸ شاهد تصمیمی جدی که نشاندهنده توجه به اهمیت و فوریت ایمنسازی مدارس باشد، نیستیم و در حالی که در لایحه بودجه سال آینده در بخش اعتبارات سازمان نوسازی مدارس فقط حدود ۱۰۷ میلیارد تومان آن هم نهفقط برای استانداردسازی سیستمهای گرمایشی بلکه برای «تامین یا تعمیر سیستمهای گرمایش و سرمایشی و تجهیزات آموزشی و کمکآموزشی مدارس و هنرستانها» اختصاص داده شده، وزیر آموزش و پرورش به جای آنکه به دنبال اقناع دولت و مجلس برای تفهیم اولویت و فوریت این مساله و یافتن راهکارهایی در جابهجایی اولویتهای تخصیص بودجه با هدف جذب اعتبارات لازم برای تامین تجهیزات گرمایشی استاندارد مدارس باشد، اولویتاش «کمپین کلاس گرم» است.»
این فعال صنفی معلمان ادامه میدهد: «این اتفاقات در حالی رخ میدهد که بند (۳) ماده (۶۳) قانون برنامه ششم توسعه، مبلغ
۳ میلیارد دلار از محل حساب ذخیره ارزی برای تخریب و بازسازی مدارس کشور در نظر گرفته که در این خصوص پرسشهای متعددی بیپاسخ مانده است. پس از گذشت نزدیک به دو سال از آغاز برنامه ششم، چند درصد از این مبلغ تامین اعتبار شده است؟ و اگر نشده چرا دولت و مجلس برای عملیاتی کردن این راهکار قانونی، جدیت لازم را از خود نشان ندادهاند؟ موانع اجرایی شدن این بند که تکلیفی قانونی است، چیست و به چه صورتی قابل رفع است؟ و از آنجا که علاوه بر منابع عمومی دولت و یک درصد هزینههای شرکتها، بانکها و بیمههای وابسته به دولت، یکی از منابع نوسازی و بازسازی مدارس که در قانون پیش شده، صندوق توسعه ملی است، چرا محل تامین اعتبار ارزی ۳ میلیارد دلاری به صندوق توسعه ملی تغییر نمییابد تا مشکل تخصیص برطرف شود؟»
در این باره ابهامات و سوالات متعددی وجود دارد. اینکه چرا بحث ایمنسازی مدارس و صیانت از جان دانشآموزان، آنچنان که باید جدی گرفته نمیشود و اینکه آیا با رواج خصوصیسازی آموزش و رشد روزافزون مدارس غیردولتی، جان دانشآموزان در معرض خطر افزونتر قرار نخواهد داشت؟ به هر ترتیب، در شرایط فعلی هشدارها جدی است و کمبودها قابل توجه؛ فعالان صنفی معلمان بارها در بیانیههایشان به بحرانی بودن اوضاع اشاره کردهاند. این کنشگران مدنی اعلام کردهاند با کمال تاسف، زاهدان، شینآبادی دیگر شد و اگر روند معیوب فعلی اصلاح نشود، شینآبادهای بسیار دیگری در انتظارمان خواهد بود.