سوتفاهم مجلس درباره دهکها و مسئله حذف یارانهها
درک نامناسب از «دهک» کار دست سیاستگذار داده است
در هفته گذشته، بحثهای زیادی پیرامون دهکبندی برای دریافت یارانه صورت گرفت که بعضی از این بحثها ناشی از اشتباهاتی است که از فهم آمار توصیفی شکل گرفته است و این اشتباه در میان سیاستگذاران ارشد کشور هم شکل گرفته است تا جایی که در تعیین دستورکارهای سیاستی هم چالشزا هست و اختلافاتی میان مدیران ارشد کشور ایجاد کرده است. نمونه اخیر این موضوع، فراخوان وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی است که 6 آبان به مجلس است که درباره استنکاف از اجرای حذف سه دهک از دریافت یارانه نقدی توضیح دهد.
دهک چیست؟
دهک، طبق تعریف بخشی از جامعه است که مقدار آن، یک دهم جمعیت کل است. این موضوع در مورد چارک، پنجک و بیستک و صدک هم در آمار وجود دارد که متناسب با عدد خود جامعه را به تعداد گروههایی هماندازه تقسیم میکنند. حال اگر مشاهدهها در یک جامعه را بر اساس شاخص مدنظر به ترتیب از کم به بزرگ مرتب کنیم، میتوانیم آنها را به گروههای هماندازه تقسیم کنیم و دهکبندی را بر اساس آن شاخص توصیف کنیم.
یکی از معروفترین شاخصهایی که در آمار تعریف شده است، میانه است. طبق تعریف، میانه جامعه را به دو بخش هماندازه تقسیم میکند که نصف جامعه بالاتر از آن و نصف دیگر، کمتر از آن هستند. در مورد جامعههایی با تعداد فرد، عدد میانه که مشخص است اما در مورد جامعه با تعداد زوج عضو، میانگین دو عدد وسط را به عنوان میانه گزارش میکنیم.
میانگین و میانه چه فرقی دارند؟
برای آنکه نقش شاخصهای مختلف آماری را بفهمیم، از یک مقایسه استفاده میکنیم. میانگین، عددی است که از جمع مقادیر مشاهده شده در جامعه و تقسیم آن بر تعداد جمعیت به دست میآید. اما میانه عددی است که نصف جمعیت از آن بالاتر و نصف دیگر، از آن کمتر هستند. برای فهمیدن این موضوع، مشاهداتی با مقادیر 10، 25، 45، 60 و 100 را داریم. میانه عدد 45 است که دو مشاهده کمتر از آن و 2 مشاهده از آن بالاتر است. عدد میانگین در این جامعه 48 است. حال بیایید که به جای 100 عدد 200 یا 1000 مشاهده شود. عدد میانه، باز هم 45 است اما میانگین، به ترتیب در هر دو حالت، 68 و 228 خواهد بود. در نتیجه مشاهده میشود که میانه به توزیع دنبالههای دوطرف توزیع وابسته نیست اما میانگین به شدت به توزیع حساس است. اگر از پنجک هم در اینجا استفاده کنیم، اگرچه در پنجک پنجم، تفاوت در هر حالت مشخص است اما در جاهای دیگر توزیع، عدد ثابت شده است.
چرا از دهک استفاده میکنیم؟
در بخش قبلی هم اشاره کردیم که شاخصهایی مثل دهک و میانه، به مقدار توزیع دنبالهها در دو سمت مرتبط نیست اما شاخصی مثل میانگین، به توزیع حساس است. در دهکبندی درآمدی، پیدا کردن عددی برای بالاترین مقادیر در درآمد سخت است. باید توجه داشت که در محاسبههای خوداظهارانه در جامعه، امکان کمنمایی هم وجود دارد. از آنجا که انتظار این است که اگرچه عدد اعلامی کمتر از ارزش واقعی بیان میشود، ولی نکته اینجاست که رتبهبندی افراد تغییر نمیکند. مثلا اگر در مثالی که داشتیم، اگر همه عددی کمتر بیان کنند یا برای آنها عدد کمتر محاسبه شود، باز هم انتظار داریم که رتبه افراد تغییری نکند.
دهکبندی درآمدی چه چیزی نیست؟
بعضی افراد گمان میکنند که دهکبندی درآمدی به این شکل است که بالاترین و کمترین درآمد را به دست آورده و حدفاصل آنها را به ده بخش تقسیم میکنیم، و به این ترتیب افراد در ده گروه تقسیم میشوند که این تقسیمبندی به اشتباه، دهک درآمدی تصور میشود. در حالی که طبق تعریف، دهک جامعه را بهگونهای تقسیم میکند که جمعیت هر دهک برابر است ولی در روشی که به اشتباه در تصور بعضی است و توضیح داده شد، افراد حاضر در هر گروه برابر نیست.
تفاوت در این است که در شکل اول، تصور میشود که درآمد هر دهک مشخص است در حالی که چنین نیست چون مسئله اول آن است که آیا میتوان حداکثر درآمد در یک جامعه را تشخیص داد؟ با توجه به این که اقتصاد دائماً در حال تغییر است، درآمدها و همچنین حداکثر درآمد هم دائماً تغییر میکنند. بنابراین دهکهای درآمدی در این صورت دائماً تغییر خواهند کرد و نمیتوانند پایه سیاستگذاری و اجرایی باشند. اما در حالت دوم، جمعیت عددی مشخص دارد که هر ده سال با سرشماری مشخص میشود. در این حالت دوم که شکل درست دهکبندی است، افرادی با دامنه گسترده درآمدی در یک دهک قرار میگیرند.
منظور مجلس از سه دهک درآمدی بالا چه بوده است؟
طبق قانون، سه دهک درآمدی بالاتر باید از دریافتکنندگان یارانه حذف شوند. این به معنای حذف 30 درصد از جمعیت یارانهبگیر است که این اقدام 30 درصد از منابع یارانه را آزاد میکند و دولت میتواند این منابع درآمدی را به یارانه کالایی (کالابرگ) تخصیص دهد. سیاستگذار برای هزینهکرد در یارانه کالایی، نیاز داشته است که منابع مشخص داشته باشد و حذف یارانه نقدی تعداد افراد مشخص، منابع کاملا مشخصی ایجاد میکند اما اگر، تعداد افراد مشخص نباشد (طبق روشی که به اشتباه در ذهن بعضی است)، درآمد لازم هم متغیر است و ممکن است خیلی اندک باشد.
آیا راههای بهتری هم وجود داشت؟
در حوزه اجرا مشکلی اساسی شکل گرفته است. از آنجا که بازههای هر دهک مشخص نیست که چه سطوحی از درآمد را در برمیگیرد، اکنون برای مجری این پرسش شکل گرفته است که آیا همهی اعضای دهک هشت واقعا به یارانه نقدی نیاز ندارند؟ همینجاست که وقتی وزیر به مجلس میرود تا در مورد حذف سه دهک از دریافت یارانه صحبت کند، چالش ایجاد شده است. مساله این است که در دهکبندی، تعداد جمعیت در هر دهک ثابت میشود اما بازههای مدنظر برای هر دهک ثابت نیست ولی اگر معیار مشخص میشد، گرچه جمعیت ثابت نمیماند اما نمایندگان میتوانستند با شهود از اعداد تصمیم بگیرند که آیا این افراد باید یارانه دریافت کنند یا خیر؟
حالا به نظر میرسد که بعضی از نمایندگان مجلس معتقدند، افرادی که باید یارانهشان حذف شود، نباید به عدد 24 میلیون نفر برسد و بعضی از این افراد، همچنان نیاز است یارانه بگیرند. در صورتی که مجلس نصاب دریافت یارانه را به نسبتی از حداقل دستمزد (مثلا پنج برابر حداقل دستمزد) یا سقف پرداخت دستگاههای دولتی (مثلا هشتاد درصد حداکثر پرداخت) متصل میکرد، درک بهتری نسبت به نصاب یارانهبگیری داشت در حالی که حذف سه دهک، گرچه منابع مشخصی را آزاد میکند اما نسبت به سزاواری دریافت یا عدم دریافت یارانه بیتوجه است و مشخص نیست که آیا افرادی در دهک هشت بودهاند که نیاز داشتهاند که یارانه دریافت کنند یا خیر و همچنین اصلا از سمت دیگر ماجرا، آیا در دهک هفت یا حتی پایینتر، همچنان کسانی هستند که نیاز است یارانه دریافت کنند و اصلا کدام ویژگیها است که سزاواری دریافت یارانه را تعیین میکند.