تاریخ مختصر عدالت توزیعی
معرفی کتاب ساموئل فلای شاکر؛ چگونه مفهوم عدالت از شایستگی سیاسی به توزیع ثروت مدرن تغییر کرده است؟
عدالت توزيعي كه عدالت اجتماعي يا عدالت اقتصادي هم ناميده میشود عبارتي است كه اين روزها بر زبان بسياري از مردم جاري است؛ از تظاهركنندگان عليه جهانیسازي كه براي تقبيح پليدیهاي منتسب به ابرشركتهاي چندمليتي به آن متوسل میشوند تا مخالفان كليت نظام سرمايهداري كه از مدتها پيش از آن استفاده میكردهاند. ب
سياري بر اين باورند كه سابقه اين عبارت به همراه مجموعه نظراتي كه در دل آن نهفته است به دوران باستان باز میگردد و انسانها از ديرباز وضعيت جوامع خود را به كمك آن ارزيابي كردهاند. اما به نظر نويسنده اين برداشت با آنكه بهشدت و حتي در ميان دانشمندان رواج دارد برداشتي نادرست است.
موضوع تخصيص منابع همان موضوعي است كه عدالت توزيعي در معناي نويناش به آن گرايش دارد؛ موضوعي كه سابقهاش چندان از دو سده فراتر نمیرود. «عدالت توزيعي» در معناي اصلي و ارسطويیاش به اصولي اشاره داشت كه تضمين میكردند مستحقان جامعه متناسب با شايستگیهاي خود بهويژه از نظر جايگاه سياسیشان از كمك بهرهمند شوند.
نويسنده نشان میدهد كه چگونه از مفهوم ارسطويي عدالت توزيعي به معناي نوين آن رسيديم. عدالت توزيعي به مفهوم مدرنش خواهان آن است که دولت تضمين کند دارايي به گونهاي در کل جامعه توزيع شود که همه آحاد جامعه از سطح مشخصي از امکانات مادي برخوردار شوند. بحثهاي جاري درباره عدالت توزيعي بهطور معمول حول اين موضوع متمرکز است که چه مقدار از امکانات بايد تضمين شود و براي توزيع اين امکانات به چه ميزان از دخالت دولت نياز است؛ دو موضوعي که به هم ارتباط دارند.
به باور نويسنده ميان فهم ارسطو از عدالت توزيعي و آنچه ما از اين اصطلاح میفهميم تفاوتهاي بسياري وجود دارد كه برخي از آنها را به واقع میتوان تفاوت در برداشت دانست، نه تفاوت در اصل مفهوم. هنگامي كه ارسطو عدالت توزيعي را در خصوص امكانات سياسي، نه مواهب مادي به كار میگيرد به سهولت میتوان گفت كه اختلاف ما تنها در نوع برداشتمان است. بدين معنا كه اين مفهوم (عدالت توزيعي) را در خصوص دو طيف متفاوت از امر واقع به كار میگيريم، در حالي كه در هر دو كاربرد با مفهوم يكساني سروكار دارند.
تاريخ مختصر عدالت توزيعي
نويسنده:ساموئل فلاي شاكر
مترجم: مجيد اميني
نشر: مركز
تعداد صفحات: 265 صفحه